جدول جو
جدول جو

معنی تکه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تکه کردن
لشريحةً
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تکه کردن
Chip
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تکه کردن
ébrécher
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تکه کردن
খন্ড খন্ড করা
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تکه کردن
ٹکڑے ٹکڑے کرنا
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به اردو
تکه کردن
soyulmak
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تکه کردن
kupas
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تکه کردن
astillar
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تکه کردن
abplatzen
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تکه کردن
відколоти
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تکه کردن
łamać
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تکه کردن
剥落
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تکه کردن
lascar
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تکه کردن
scheggiare
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تکه کردن
afbrokkelen
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تکه کردن
откалывать
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به روسی
تکه کردن
แตก
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تکه کردن
memecahkan
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تکه کردن
छिलना
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به هندی
تکه کردن
לשבור
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به عبری
تکه کردن
剥がす
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تکه کردن
부서지다
تصویری از تکه کردن
تصویر تکه کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تلکه کردن
تصویر تلکه کردن
کنایه از کسی را فریب دادن و چیزی از او گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
ریختن قطرات آب از سقف و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکیه کردن
تصویر تکیه کردن
اعتماد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکه کردن
تصویر لکه کردن
جمع کردن توده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکه کردن
تصویر لکه کردن
((لُ کَ یا کِ. کَ دَ))
جمع کردن، توده کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلکه کردن
تصویر تلکه کردن
((~. کَ دَ))
باج گرفتن، رشوه گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
Dribble, Ooze
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تکیه کردن
تصویر تکیه کردن
Rely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تکیه کردن
تصویر تکیه کردن
полагаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
капать , сочиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکیه کردن
تصویر تکیه کردن
sich verlassen auf
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
tröpfeln, sickern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تکیه کردن
تصویر تکیه کردن
покладатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی